به گزارش سرویس خبری مجله ویدیویی بام لرستان محمد تقی فهیم روزنامه نگار و منتقد سینما در دوشنبه نوشتهای خود نوشت؛ فروش فیلم «فسیل» به ۱۰۰میلیاردنرسیده بود که زمزمههایی مبنی بر توقف نمایش آن از سوی برخی فیلمسازان به گوش میرسید. حتی یکی از تهیهکنندگان سینما در همان اوایل، برخورد با این فیلم را رسانهای کرد و رسما خواهان ورود سازمان سینمایی بهمنظور جلوگیری از نمایش فیلم شد.
او مدعی شد که اگر نمایش فسیل ادامه داشته باشد دیگر کسی فیلمهای ما را نخواهد دید! ادله ایشان هم تنزل و تغییر ذائقه تماشاگران بود. اما مدیران تازه که سینمایی ورشکسته در زمینههای مختلف (خصوصا کمبود تماشاگر) را تحویل گرفته بودند، گوششان بدهکار منتقدان و مخالفان جریان تولید فیلمهای کمدی نبود که حتی بنا به اقبال مخاطبان، آثار بعدی در قالب کمدی هم از راه رسیدند، از جمله هتل، هاوایی، ویلای ساحلی، هولیا و …وحتی خروجی جشنواره فجر نیزنشان داد که این مدیریت حالا کمدیها را به رسمیت میشناسد،ازهمینرو درگرایش اقتصادی سینما توفیقهای قابل اعتنایی درکارنامه گیشهای سینمای ایران به ثبت رسید.
جالب است بدانید که تا چند سال قبل جدیترین نقد متوجه نهاد سینمای ایران فقدان ژانر وخصوصا نبود یا کمبود فیلمهای کمدی بود؛ یعنی بسیاری از کارشناسان وصاحب صلاحیتها براین باور بودند که فیلمهای اجتماعی تلخ وغمبار، نفس سینمای ایران را بریده است و تنها راه نجات آن، تنوعبخشی به ساختاروتغییر درقالبهای نمایشی است.برای نمونه در نشست تخصصی جایزه پژوهش سال سینمای ایران که در پاییز سال۱۳۹۷برگزار شد،انتقادهای جدی حاضران به عدم تولید فیلمهای کمدی بود.
مثلا اکبر نبوی تاکید داشت که «امروزژانر کمدی نداریم وبااین کاردرواقع به حقوق مخاطب تعدی میکنیم.»درحالی ازسوی برخی متخصصان تولید نشدن فیلم کمدی تضییع حقوق مخاطب معرفی میشد که اساسا لفظ کمدیسازی نوعی توهین تلقی میشد تا جایی که معروفترین سازنده این جریان پرفروش یعنی مسعود اطیابی در برابر پرسش خبرنگاران همواره برای بازگشت به اعتبار قبلی میگفت بالاخره فیلم خوب خواهم ساخت(نقل به مضمون)ومنظورش از فیلم خوب، همان اجتماعیهایی بود که عامل فرار تماشاگران از سالنها بودند.
فقط این فیلمساز نبود که از نشستن بر کرسی کمدیسازی تبری میجست بلکه دیگران هم بر همین خط و ربط سوار بودند؛ مثلا کیانوش عیاری پس از فروش فیلم ضعیف ویلای ساحلی مقابل تریبونها قرار گرفت تا ثابت کند اصلا فیلمش کمدی نیست.حالا درنظر بگیرید کریم امینی راکه دائم درگوشه رینگ، انتظار مشتهایی رامیکشید که از همه طرف بهسویش حواله میشد.(مخاطب این سطور واقف است که موضوع این بحث، کیفیت فیلمهای کمدی نیست بلکه تمرکز بر کمیت این گرایش تولیدی است). خلاصه اینکه فشار برای توقف یا کم کردن تولید فیلمهای کمدی در حجمی زیاد ادامه داشت اما سازمان سینمایی در برابر حملهها، بهجای حذف و برخورد سلبی به راهکار ایجاد وحمایت از فیلمسازانی برآمد که مدعی بودند و هستند که «بفروشها» سهم و فرصتی برای آنها باقی نمیگذارند.
راهاندازی «گروه سینمایی فرهنگ» توسط سازمان سینمایی که محمد خزاعی آن را اعلام کرد تلاشی ایجابی بهمنظور حمایت ازفیلمهایی است که پس از تایید توسط کارشناسان مؤسسه سینما شهر وارد چرخه نمایش خواهند شد. ازاین پس تماشاگران سینمای کشور باسه بسته فیلم بهطورمستمر مواجه خواهند بود.هنر وتجربه، کمدیها و فیلمهای جدی، اجتماعی و فرهنگی که درقالب طرح«فرهنگ» دربهترین ساعات اکران مورد حمایت قرار خواهند گرفت تا گامی مهم در استیفای حقوق تماشاگر ورضایت سینماگربرداشته شده باشد.
تاریخ سینمای کشورهمواره باایجاد یاتوقف طرحهای مختلف روبهروبوده است.بنابراین ضامن توفیق چنین طرحهایی ضمن اجرای دقیق،کارشناسانه وعدالتخواهانه، همچنان نیازمند فیلم خوب است. در هر گرایش ساختاری/ مضمونی، حرف اول را کیفیت، جذابیت و ارزشهای مورد اقبال تماشاگر میزند.